سفارش تبلیغ
صبا ویژن



یه دل خسته - یه دل خسته

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

 

خدایا !

اگر بناست آن محبوب آسمانی را فقط چشمهای پاک ببیند، پس آلودگان و تر دامنان سر بر شانه ی که بگذارند ؟! 

ادامه ی بحث گذشته

            حق طلاق             

سخنان شهید مطهری

 

علت اینکه مرد حق طلاق دارد این است که رابطه زوجیت بر پایه علقه طبیعی است و مکانیسم خاصی دارد . هم کلید استحکام بخشیدن و هم کلید سُست کردن و متلاشی کردن آن را خلقت ، به دست مرد داده است .

هر یک از زن و مرد به حکم خلقت نسبت به هم وضع و موقع خاصی دارند که قابل عوض شدن یا همانند شدن نیست .این وضع و موقع خاص ، به نوبه  خود علت اموری است و از آن جمله حق طلاق است .و به عبارت دیگر علت این امر، نقش خاص و جداگانه ای است که هر یک از زن و مرد در مسئله عشق و جفتجوئی دارند نه چیز دیگر

طلاق به صورت یک حق طبیعی از مختصات مرد است . اما می توند به عنوان توکیل ، مطلقاً یا در موارد خاصی ، از طرف خود به زن حق طلاق بدهد.ضمناً برای اینکه مرد از توکیل خود صرف نظر نکند و این حق تفویضی را از زن سلب ننماید ، یعنی به صورت وکالت بلاعزل در آید ، معمولاً این توکیل را به عنوان شرط ضمنی در یک عقد لازم قرار می دهند. به موجب این شرط ، زن مطلقاً یا در موارد خاصی که قبلا معین شده است می تواند خود را مطلقه نماید

        دیدگاهی دیگر             

 

   طلاق مطابق دستور اسلام و احکام دادگاه های اسلامی نوعی ایقاع است . به این معنی که مرد می تواند هر لحظه که بخواهد ، حتی بدون رضایت همسرش ، او را طلاق دهد ، مشروط بر اینکه حقوق قانونی او را بپردازد

طلاق در میان ما با نظریات سنتی و عقاید عمومی ، برای مرد زیاد گران تمام نمی شود. زیرا مردان در هر سن و سالی که باشند و هر موقعیت و احوالی که داشته باشند ، می توانند به آسانی زن جدیدی را به ازدواج خود در آورند ، ولو اینکه فرزندانی هم داشته باشند. اما مسئله ازدواج مجدد برای زنی که یک دوره زندگی زناشویی را طی کرده و در پایان بهار عمر این زندگی قرار دارد و با داشتن چند فرزند ، خیلی سخت است  وکمتر شانس شوهر پیدا کردن را دارد و بقیه عمر را باید با رنج تنهایی و در بند قیود اخلاقی و سنتی زندگی کند

شاید در مورد طلاق یک جانبه ، به نظر شارع اسلام و قانون گذاران این طور است که از آنجایی که در پی قانون مرد سالاری و استفاده از آزادی نامحدود در تعدد زوجات دائمی و موقتی ، که به حکم طبیعت مردانه ، می توانند هر گونه رفتار سوء و خشونتی را در برابر زن اعمال کنند ، اغلب با روحیات و عواطف زنان ناسازگاری دارد و چون زن تاب تحمل این گونه یکه تازی ها و هوسرانی ها را ندارد ، به این دلیل ممکن است هر روز در خواست طلاق کند ، تا خود را از شر ستم و خشونت ویا هوسبازی مرد خلاص نماید

در حالی که به تجربه ثابت شده که صبر و بردباری و تحمل زنان در گرفتاری ها و مصائب زندگی خانوادگی ، اگر برابر و همتای مرد نباشد ، کمتر از او نیست و این زن است که اغلب ، بار سختی های زندگی را به دوش می کشد.

با این وجود هرگز یک جانبه قضاوت نمی کنیم و به یقین می دانیم که پاره ای زنان نیز به وظیفه همسری خود آشنا نیستند و زندگی را برای شوهر و خانواده تحمل ناپذیر می کنند

 

              نظر خودم           

 

 

به نظر من یه زن به اندازه ی مرد می فهمه و اگر چه شدت عواطف و احساسات در خانم ها بیشتره ولی  این باعث نمی شه که نتونن عاقلانه فکر کنن. همونطور که در بالا گفته شد ،وضعیت خانم ها و آقایون بعد از طلاق زمین تا آسمون با هم فرق می کنه

یه زن مطلقه تقریباً هیچ جایگاهی تو جامعه ی ما نداره ! همه به یه چشم دیگه بهش نگاه می کنن. زندگی واسش خیلی خیلی سخت می شه. و کمتر پیش می یاد که بتونه بعد از طلاق ، دوباره ازدواج موفقی داشته باشه ( البته در صورتیکه اصلاً بتونه ازدواج کنه!!! ) . اینا واقعیتای جامعه ی ماست . واقعیتای تلخ و نادرست !

پس چطور میشه یه زن ، خیلی خیلی ساده با گفتن بالای چشمت ابرو ، از طرف شوهر ، بره و در خواست طلاق بده؟!

تازه اونجوری که من تا حالا دیدم ، صبر و بردباری خانم ها در برابر مشکلات زندگی در اکثر مواقع ، بیشتر از آقایونه. مطمئن باشید یه زن اگه کارد به استخونش نرسه  توی این جامعه ! تصمیم به طلاق نمی گیره!

البته همیشه و توی همه ی موضوعات موارد استثنا هم وجود دارند . من نمی خوام بگم همه ی خانم ها صبور و شکیبا هستند!

ولی نباید به خاطر داشتن عواطف و احساسات بیشتر از آقایون ، خانم ها رو از حق یا حقوقی محروم کرد. اونها هم حق دارن برای زندگیشون ، خودشون تصمیم بگیرن!!! 

 

 

 

 



نویسنده » یه دل خسته . ساعت 1:58 صبح روز شنبه 84 آبان 28


به نام خداوند بخشنده ی مهربان

خدایا!

همراهی، همدمی ، هم نفسی به ستوه آمدم از این همه بی کسی!

!!!کی تو را خواهم دید، ای دیدنی ترین

 

ادامه ی بحث گذشته

ارث

سخنان شهید مطهری

در دنیای قدیم یا به زن اصلا ارث نمی دادند و یا اگر ارث می دادند، با او مانند صغیر رفتار می کردند یعنی به او استقلال و شخصیت حقوقی نمی دادند . علت اصلی محرومیت زنان از ارث، جلوگیری از انتقال ثروت خانواده ای به خانواده ی دیگر بوده است

در قوانین اسلام سهم الارث زن،معادل نصف سهم الارث مرد است. علت اینکه اسلام سم الارث زن را نصف سهم الارث مرد قرار داد ، وضع خاصی است که زن از لحاظ مهر و نفقه و سربازی و برخی قوانین جزایی دارد

اسلام مهر و نفقه را اموری لازم و مؤثردر استحکام زناشویی و تامین آسایش خانودگی و ایجاد وحدت میان زن و شوهر می شناسد

از نظر اسلام الغاء مهر و نفقه و خصوصا نفقه موجب تزلزل اساس خانوادگی و کشیده شدن زن به سوی فحشا است. و چون مهر ونفقه را لازم می دادند و به این سبب قهراً از بودجه زندگی زن کاسته شده است و تحمیلی از این نظر بر مرد شده است ، اسلام می خواهد این تحمیل از طریق ارث جبران شود. بنابراین برای مرد دو برابر زن سهم الارث قرار داده است . پس مهر و نفقه است که سهم الارث زن را تنزل داده است

از چشم اندازی دیگر

اما با قبول این منطق مسئله ای که امروز از نظر اقتصادی مطرح  می شود این است که در صورتی که زنان هم بعضی ها پا به پای مردان کار کنند و مسئول زندگی خودشان شده و بار زندگی را بر دوش دارند و گاهی هم به اختیار خود از مهریه که حق طبیعی و مسلم آنهاست ، چشم  می پوشند و حتی در مخارج خانه و فرزندان کمک و یاور مردان خود می باشند. به این طریق در ثروت خانواده هر دو شریک هستند و به یک میزان کار می کنند. بایستی از درآمدهای خانواده هم یک سان بهره مند شوند ، تنها مسئله ی شرعی میراث مورد بحث نیست ، بلکه باید به عنوان کار و موجودی و اندوخته ی زن در خانه به هنگام فوت شوهر در نظر گرفته شود و آنچه که او در خانه فراهم کرده به نام مرد و سهم الارث نصیب دیگران نشود که خود را به عنوان وارث در زندگی آنها وارد کنند

مضافاً براینکه اگر زن بمیرد و فرزند نداشته باشد ، مرد کلاً دارایی او را تصاحب می کند

در حالی که زن پس از فوت شوهر  بدون فرزند، تنها یک چهارم از دارایی او را به ارث می برد  و جالب توجه آن که اگر مرد ، زن دیگری هم داشته باشد این میزان به نصف تقلیل می یابد. یعنی یک هشتم به یک شانزدهم و یک چهارم، به یک هشتم می انجامد

در این گونه موارد است که دادگاه ها باید حقوق مالی زن را در سالها خدمت و کار در خانه مانند هر کارمند شاغلی که پس از سالها خدمت حق بازنشستگی برایش قائل می شوند، مطابق زحماتی که در خانه ی شوهر متحمل شده و با صرفه جویی و یا کار خارج از خانه بر ثروت خانواده افزوده است، حقوق قابل توجهی علاوه بر میزان سهم الارث مقرر دارند که پس از طی دوران جوانی و از دست دادن نیروی کار ، زیر دست فرزندان و یا دیگر اعضای خانواده قرار نگیرند

 



نویسنده » یه دل خسته . ساعت 2:2 صبح روز شنبه 84 آبان 21


<   <<   16   17   18   19   20   >>   >