السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ! السلام علیک یا غریب الغربا !
آقاجون ممنونتم . روز میلادت گفتم دلم برات تنگه ، منو بطلب آقا جون ! چقدر مهربونی ! وقتی اون روز بعد از ظهر بهم زنگ زدن و گفتن برا زیارت مشهد چنتا جای خالی داریم ، میای ؟ باورم نمی شد !باورم نشد تا اینکه فرداش توی اتوبوس نشستم و اتوبوس حرکت کرد
چه سفری ! چقدر اون شب تو حرمت حال خوبی داشتم ! یادته ؟ همون شبی که با اشکام ازت کربلا خواستم ؟ آقا جون یادته ؟ می دونم خیلی مهربونی ! کی بهم کربلا می دی آقای خوبم؟! کی ؟!
آقا جون خیلی دوست دارم !
نویسنده » یه دل خسته . ساعت 12:47 صبح روز چهارشنبه 84 اسفند 3