گفتم که روي خوبت از ما چرا نهان است گفتا تو خود حجابي ورنه رخم عيان است.... گفتم که از که پرسم جانا نشان کويت ...گفتا نشان چه پرسي آن کوي بي نشان است... گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادماني ...گفتا که در ره ما غم نيز شادمان است