زمين شد لاله گون از خون مولا
چه گوييم از غم آن سينه چاكشفق پر خون از اين غم فلك بگرفته ماتم بيا اي مونجي عالم بنه بر سينه مر حمشكسته سر به باغ آشناييچه سنگين است بار اين جداييهمه كوچه به كوچه حجله به حجله زمين از خون مولا گشته حجله